آموزش قرآن

jannan.kowsarblog.ir

آموزش قرآن

 فهرست مطالب تماس  ورودقرآن را به آسانی و در کنار خانواده بیاموزید فقط تماس بگیرید .(کاملا رایگان و هماهنگ با ساعات انتخابی شما) 09127753488
گام پنجم- انواع جمله
ارسال شده در 3 آذر 1394 توسط جانان در درس اول آموزش مفاهیم

                                                  گام پنجم

انواع جمله(2)

*جمله اسمیه : اجزای اصلی این نوع جمله عبارت است از؛( مبتدا + خبر ) .در کلام عربی گاهی نیاز بر این است که جمله به صورت اسمیه بیاید و فواید متعددی هم دارد .به طور مثال تفاوت بین جمله ی :«جاء علی»  با جمله ی «علی جاء» در این است که در جمله ی اول تاکید بر عمل «آمدن» است اما در جمله ی دوم تاکید و مقصود گوینده این است که مخاطب را به «علی» متوجه کند

درس اول

مبتدا و خبر

مبتدا نیز مثل فاعل مرفوع است و نشانه های رفع آن همان هایی است که در فاعل گفتیم و تفاوت آن دو دراین است که فاعل همواره بعد از یک فعل باید باشد و بدون فعل، موجودیتی ندارد اما مبتدا اسمی است که در آغاز جمله ی اسمیه قرا دارد و از جهت مفهومی پایه و اساس حکم جمله است یعنی حکم و خبری که در جمله بیان می شود درباره ی مبتدا است .همواره در جمله ی اسمیه خبری درباره ی مبتدا داده می شود که آن خبر یا به صورت یک اسم مشتق است و یا به صورت جمله(فعلیه –اسمیه) و شبه جمله (جارو مجرور- ظرف)است .اگر خبرجمله اسمیه یک اسم مشتق و یا شبه جمله باشد، در ترجمه ،مبتدا و خبر با یک « است» به هم مرتبط می شوند و اگر خبر به صورت جمله باشد با همان فعلی که در خبر است به هم مرتبط می شوند .

در عبارات قرآنی زیر نمونه های مبتدا و خبر را ملاحظه می کنید:

1-اللَّهُيَسْتَهْزِئُ بِهِم(15 بقره)

خداآنها را مسخره مى‏كند

توضیح: در آیه بالا «اللَّهُ» مبتدا است و خبرنیزبه صورت جمله ی فعلیه آمده است

2-وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِين(19 بقره)

و خداوند به كافران احاطه دارد

توضیح : درد این آیه مبتدا« اللَّهُ » است و خبر به صورت یک اسم مشتق است

3-وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْل(37 یس)

شب براى آنها آيه و نشانه‏اى است

توضیح: در این آیه «اللَّيْل» مبتدا است چون با وجود اینکه در آغاز کلام نیامده است ولی موضوع حکم جمله است یعنی در جمله درباره ی «لیل» صحبت می شود پس همان هم مبتدا خواهد بود و خبر نیز کلمه «آيَةٌ» می باشد.

4-وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون(177 بقره)

و اينهاپرهيزگارانند

5- إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَنَجَس(28 توبه)

مشركانآلوده و ناپاكند

6-لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْي(114 بقره)

براى آنها در دنيا رسوايى است

توضیح:«خِزْي» مبتدا است چون در مورد آن صحبت می شود و موضوع  اصلی جمله است و «لَهُمْ » خبر است که به صورت شبه جمله است.

تمرین: جملات اسمیه و فعلیه را تفکیک کنید و سپس اجزای هر یک را معین کنید.

1-وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُون(107 توبه)

2-قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني‏ إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ (14 صف)

3-قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض(68 یونس)

4-وَ جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في‏ آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً (46 إسراء)

نظر دهید »
گام چهارم -درس پنجم- حال و تمییز
ارسال شده در 3 آذر 1394 توسط جانان در درس اول آموزش مفاهیم

درس پنجم

حال و تمیز

*حال

وقتی جمله ای تمام نقش های اصلی خود را پذیرفته باشد و تکمیل باشد کلمه ی مشتق و منصوبی که بر حالتی از فاعل یا مفعول و یا مبتدا دلالت کند به عنوان حال شناخته می شود و در ترجمه باید به نقش آن توجه شود و «در حالی که» آورده شود البته در بعضی موارد ما یک جمله ی اسمیه و یا فعلیه را در یک عبارت به عنوان حال در نظر می گیریم .

در ترجمه ی حال و تمیز اول باید تشخیص درستی از حال و تمیز داشته باشیم نشانه ی حال این است که باید بک کلمه ی مشتق منصوب را د رکلام ببینیم که جزء اجزای اصلی جمله هم نباشد یعنی اگر جمله ی فعلیه داریم  یکی از انواع مفعول نباشد و اگر هم جمله ی اسمیه داریم خبر افعال ناقصه یا اسم حروف مشبهه نباشد .به این صورت آن کلمه را به عنوان حال ترجمه می کنیم

1-«فجزاءه جهنم خالدا فیها»

پس جزای آن ها جهنم است در حالی که در آن جاویدند

2-«فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّين»

پس خدا را پرستش كن در حالى كه اعتقاد و طاعت را براى او خالص كرده باشى.

3-«ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»

به سوى پروردگار خويش بازگرد در حالى كه تو از او خشنود و او از تو خشنود است.

البته گاهی حال به صورت جمله نیز می آید :

1-«فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون»

پس براى خداوند شريكانى قرار ندهيد در حالى كه مى‏دانيد

2-«فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُون»

پس شبانه بلايى فراگير از جانب پروردگارت بر آن باغ احاطه كرد در حالى كه آنها خواب بودند.

*تمیز

تمیز هم یک کلمه ی منصوب است که بعد از اینکه جمله نقش های اصلی خود را پذیرفته است می آید و نوعی از ابهام که در معنای جمله ممکن است پیش بیاید را از بین می برد وتفاوت آن با «حال» در این است که از مشتقات نیست و حتما جامد است و به صورت جمله هم نمی آید و در هنگام ترجمه باید به نقش آن توجه شود.

نکته : کلمه های منصوب جامدی که بعد از« اسم تفضیل» و فعل «کفی» واعداد می آیند نقش تمیز دارند

1-«وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَ كَفى‏ بِاللَّهِ نَصِيرا»

و خدا از لحاظ دوستى كفايت مى‏كند و خدا از لحاظ ياورى بسنده است

خدا به عنوان دوست و به عنوان یاور کافی است.

توضیح: در اینجا فعل «کفی » با همان جارو مجروری که بعد از آن آمده است کامل می شود ولی نوعی ابهام معنایی در آن هست که کلمه ی جامد منصوبی که بعد از آن آمده است این ابهام را برطرف می کند .

2-«وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ لَيْلَة»

و با موسى سى شب وعده گذاشتيم

3-«يا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبا»

اى پدر، همانا من يازده ستاره دیدم.

توضیح:در اینجا کلمه ی منصوب جامدی که بعد ار عدد آمده است تمیز است و نشان می دهد که عدد چه چیزی در جمله بیان شده است و در واقع تمیزدر اینجا همان معدود است

4-«وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلادا»

و گفتند ما بيشتريم در اموال و اولاد.

5-«وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»

كسانى كه ايمان آورده‏اند محبتشان به خداوند بيشتر است.(آن ها که ایمان دارند از حیث محبت نسبت به خدا شدیدتر هستند)

توضیح : در اینجا کلمه ی منصوب جامدی داریم که بعد از اسم تفضیل آمده است و جهت تفضیل و برتری را مشخص می کند .

نظر دهید »
گام چهارم- مفعول و انواع آن
ارسال شده در 29 آبان 1394 توسط جانان در درس اول آموزش مفاهیم

درس چهارم

مفعول و انواع آن

مفعول،عضوی از جمله است که عمل فعل، بر روی آن صورت می گیرد.به طور مثال در عمل خوردن،کسی هست که این عمل را انجام می دهد و فاعل است، و کسی یا چیزی هم هست که خورده می شود و آن همان مفعول است.این نوع مفعول را در کلام عرب می گویند (مفعول به) که در پاسخ به سؤال (چه کسی را و چه چیزی را ) که از عمل فعل می شود می آید.البته تنها افعال متعدی هستند که مفعول پذیرند یعنی افعالی که تنها با حضور فاعل، معنایشان کامل نمی شود و مخاطب درانتظار ادامه کلام می ماند .مثلا اگر گفته شود: علی خورد.مخاطب سؤال می کند که :چه چیزی را خورد ؟ یعنی آن جمله برایش نیمه کاره بوده است و پاسخی که به آن داده می شود ،مفعول جمله را مشخص می کند. نشانه ی اعرابی مفعول، حرکت فتحه است که گاهی هم به صورت «ین » و«ین» می باشد. البته مفعول نیز در موارد بسیاری به صورت ضمیر می آید که آن ها را در دروس مربوط به ضمایر شناختیم و اکنون در یک قالب کلی می توان گفت به غیر از ضمایری که لازمه ی صرف فعل هستند ، هر ضمیر دیگری که در ادامه ی فعل دیده شود مفعول کلام است .در هنگام ترجمه ،مفعول با حرف «را » به فعل مرتبط می شود . البته در برخی موارد که فعل  مورد نظر مفعول باواسطه داشته باشد یعنی مفعول آن بعد از یک حرف جر بیاید ممکن است در ترجمه لازم باشد که از حروف اضافه ی «با»  «برای» استفاده شود.

نکته ی قابل ذکر این است که در برخی موارد ممکن است مفعول یک فعل، به صورت جمله باشد که معمولا با «إِنَّ » و«ِ أَنَّ » شروع می شود  و یا یک جمله اسمیه که متشکل از مبتدا و خبر است می باشد و یا جمله ی  فعلیه متشکل از فعل و فاعل و مفعول و سایر اجزاء.

نمونه های قرآنی زیر شما را در شناخت بهتر مفعول ونحوه ترجمه ی آن کمک می کند

1- وَ يُقِيمُونَ الصَّلاة(3 بقره)

نماز رابر پا مى‏دارند

2-يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا(9 بقره)

‏فريب مى دهندخدا و كسانى را كه ايمان آورده‏اند .

3-يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِم(19 بقره)

آنها انگشتانشان را در گوش‏ها مى‏كنند

4-يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوارَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم(21 بقره)

اى مردم، پرستش كنيدپروردگارتان را كه شما راآفريده است

5-الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَفِراشا(22 بقره)

همان کسی كه زمين را بستر استراحت شما قرار داد

توضیح:«جَعَلَ » دو مفعولی است بنابراین هر دو کلمه ی «الْأَرْضَ» و «فِراشا» مفعول آن هستند ولی مفعول دوم در جواب این سوال می آید:چگونه قرارداد؟

6-ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُم(105 بقره)

نه كافرين از اهل كتاب و نه مشركين دوست نميدارندكهخيرى از جانب خدا بر شما مسلمانها نازل گردد

7-وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكا(247 بقره)

و پيامبرشان به آنان گفت: همانا خداوند طالوت را براى شما به عنوان فرمانروا برانگيخت.

توضیح: فعل«قال» در هر صیغه و نوعی که باشد همواره به یک «مقول قول» که همان مفعولش است نیاز دارد و این مقول قول همان جمله ای است که گاهی با «إِنَّ» شروع می شود ودر مواردی هم ممکن است یک جمله ی اسمیه  و یا فعلیه باشد .

8-وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُواآمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُواإِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (14 بقره)

و چون با كسانى كه ايمان آورده‏اند ديدار كنند گويند: ما ايمان آورديم، و هنگامى كه با شيطان‏هاى خود خلوت كنند گويند: بى‏ترديد ما با شماييم، جز اين نيست كه ما مسخره کنندگانیم.

9-أَ وَ لا يَعْلَمُونَأَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُون(77 بقره)

و آيا نمى‏دانندكه خداوند آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏داند؟

توضیح :هرگاه« أَنَّ » بعد از یک فعل متعدی بیاید قطعا آن جمله ای که با « أَنَّ » شروع شده به طور کامل مفعول آن فعل متعدی خواهند بود .

نکته: در برخی موارد که مفعول «یاء متکلم » است از کلام حذف می شود و کسره ای روی آخرین حرف فعل باقی می ماند که همین کسره که برروی نون وقایه قرار می گیرد، نشانه ی حضور این ضمیر می شود

10-وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُون (92 انبیاء)

و منم پروردگار شما، پس من را بپرستيد

توضیح: «فَاعْبُدُون » در اصل «فَاعْبُدُونی» بوده است و مفعول آن «ی» بوده که حذف شده است اما در ترجمه باید بیاید

11-وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُون(52 مؤمنون)

و من پروردگار شمايم پس، از من پروا كنيد

توضیح:«فَاتَّقُون» در اصل «فَاتَّقُونی» بوده است و مفعول آن«ی» بوده که حذف شده است اما در ترجمه باید بیاید

یکی ازموارد دیگری که«یاء متکلم» در ظاهر کلام حذف می شود ولی در ترجمه لحاظ می شود در حالتی است که به عنوان مضاف الیه است و مضاف آن مورد ندا قرار می گیرد که توضیح ان دردرس مضاف الیه خواهد آمد.

*انواع دیگری هم از مفعول هست که تعریف هر یک متفاوت از دیگری است

مفعول له (مفعول لاجله ) :این نوع از مفعول، علت انجام فعل را بیان می کند و در پاسخ به سؤال (چرا) می آید.

1-يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْت(19 بقره)

آنها انگشتان خود را از شدت صاعقه‏ها براى فرار از مرگ در گوش‏ها مى‏كنند

2-بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيا(90 بقره)

بد چيزى است آنچه آنها خود را بدان فروختند كه به آنچه خدا فرو فرستاده كفر مى‏ورزندبه خاطر حسد

3-إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْما(10 نساء)

كسانى كه اموال يتيمان را از روى ظلم و ستممى‏خورند

*مفعول مطلق : که دارای سه نوع است  وما به انواع آن می پردازیم .اما مشخصه ی اصلی هر سه نوع آن این است که مفعول مطلق، مصدری منصوب است از همان ماده ی فعل .

1-كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقا(25 بقره)

هر گاه از آن باغ‏ها از ميوه‏اى به آنها روزى داده شود

توضیح:مفعول مطلق در ترجمه ممکن است به صورت یک کلمه ی جداگانه ترجمه نشود بلکه در قالب همان فعلی که با آن هم جنس است ترجمه می شود.

2-فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْعَمَلًا صالِحا(110 کهف)

هر كه اميد ديدار پروردگار خود دارد بايد عملى شايسته انجام دهد

3-وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلًادُونَ ذلِك(82 انبیاء)

و برخى از شيطان‏ها براى او غوّاصى مى‏كردند و كارهايى غير آن نيز انجام مى‏دادند

تمرین:انواع مفعول را در آیات زیر بررسی کنید

1- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَى الَّذينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَميعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعَذابِ (165 بقره)

2- أَمْ تُريدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى‏ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ (108 بقره)

3-وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (120 بقره)

4-وَ رَزَقَني‏ مِنْهُ رِزْقاً حَسَنا(88 هود)

5-وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ (107 توبه)

نظر دهید »
گام چهارم- نایب فاعل
ارسال شده در 29 آبان 1394 توسط جانان در درس اول آموزش مفاهیم

درس سوم

نایب فاعل

در صورتی که فعل جمله مجهول باشد همان نشانه هایی که در مورد فاعل گفتیم در مورد نایب فاعل صدق می کند چون فعل مجهول فاعل ندارد بلکه ضمیر متصل به آن و یا اسم مرفوع بعد از آن، نایب فاعل محسوب می شود و در ترجمه عمل فعل مجهول به نایب فاعل نسبت داده می شود .

نمونه هایی از فعل مجهول و نایب فاعل و ترجمه ی آن را درآیات زیر می بینید:

1-وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَت(4 انفطار)

و در آن هنگام كه قبرها زير و رو شود

توضیح:«بُعْثِرَت» فعل مجهول است در صیغه ی مفرد مذکر غایب که نایب فاعل آن (هی ) است که در فعل مستتر است.

2-وَ قُضِيَالْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُالْأُمُور(210 بقره)

و كارتمام شود؟! و همه كارها به سوى خدا بازگردانده مى‏شود.

توضیح:هر دو فعل دراین آیه مجهول هستند واسم مرفوع بعد از آن ها نایب فاعل می باشد.

3-وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون(56 یونس)

و به سوى او بازگردانده مى‏شويد.

توضیح:فعل «تُرْجَعُون» مجهول است در صیغه ی جمع مذکر مخاطب و ضمیری که متصل به فعل است نایب فاعل می باشد

نکته: برای تشکیل فعل مجهول ،باید ساختار ظاهری فعل معلوم تغییر داده شود به این صورت که در افعال ماضی حرف ماقبل آخر را مکسور می شود و تمام حروفی که پیش از آن است، مضموم می شود و در فعل مضارع، حرف ماقبل آخرمفتوح می شود و حرف مضارعه نیز مضموم می شود .

بنابراین آن چه که می تواند نشانه ی ظاهری فعل مجهول باشد مخصوصا در ماضی مجهول، این است که فعل مورد نظر با حرکت ضمه شروع شود البته برخی فعل های ماضی مجهول هستند که به جهت تغییراتی که در آنها ایجاد می شود با «او» و «ای» شروع می شود مثل: «اوتی» که معلوم آن«آتی» است  و«قیل» که معلوم آن «قال » است .

تمرین: در آیات زیر فعل و فاعل  نایب فاعل را بیابید و ترجمه ی صحیح آن را به  صورت ی جمله کامل بنویسید

1- وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدا(116 بقره)

2- وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهيمَ خَليلاً (125 نساء)

3- أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ (1 نحل)

4- فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى(60 طه)

5- وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَراني‏ أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَراني‏ أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسي‏ خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ(36 یوسف)

6- قالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها يُوسُفُ في‏ نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُم(77 یوسف)

7-وَ جي‏ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى(23 فجر)

8-وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سي‏ءَ بِهِمْ (77 هود)

9-وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّه(10 عنکبوت)

10-فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى(11 طه)

11-وَ سيقَ الَّذينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا(71 زمر)

نظر دهید »
محرم آمد و شرمند ه هستیم
ارسال شده در 26 مهر 1394 توسط جانان در آموزش قرآن
محرم آمد و شرمند ه هستیم
نظر دهید »
حدیث روز (رضایت شوهر از زن)
ارسال شده در 18 مهر 1394 توسط جانان در تربیت قرآنی
حدیث روز (رضایت شوهر از زن)

امام باقر عليه السلام:«لا شَفيعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها»

هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.

خصال، ص 588

نظر دهید »
گام چهارم - انواع جمله (مبحث فاعل)
ارسال شده در 18 مهر 1394 توسط جانان در درس اول آموزش مفاهیم

گام چهارم

انواع جمله(1)

در زبان عربی نیز مثل فارسی دو نوع جمله داریم ؛جمله ی فعلیه و اسمیه که اجزای اصلی هر یک از این ها با هم متفاوت است .

جمله فعلیه: تشکیل می شود از؛(فعل لازم + فاعل) – ( فعل متعدی +فاعل + مفعول) البته این ها اجزای اصلی جمله هستند یعنی جمله با آن ها کامل است ولی اجزای دیگری هم ممکن است در جمله ی فعلیه باشد که معنا را دقیق تر و کامل تر می کند مثل ؛حال –تمییز-مضاف و مضاف الیه- مفعول مطلق-مفعول له…

بنابراین برای اینکه بتوانیم یک آیه ی طولانی را به درستی ترجمه کنیم ابتدا باید جمله های متعدد آن را از هم تفکیک کنیم و اولین قدم در این راه، تشخیص فعل و فاعل مربوط به آن وسپس سایر اجزاء آن جمله می باشد.د رترجمه ی یک جمله ی فعلیه همواره باید مثل ساختار جملات فارسی عمل کنیم یعنی اول فاعل و مفعول و سایر اجزای جمله را بیاوریم و در انتها فعل را بیان کنیم .در ترجمه ی فاعل باید ترجمه به نحوی صورت گیرد که انجام عمل فعل به فاعل نسبت داده شود.

اکنون هر یک از این اجزاء و نحوه ی تشخیص و ترجمه ی آن ها را بیان می کنیم.

درس اول

فاعل(1)

فاعل جمله آن عضوی از جمله است که انجام عمل فعل به او نسبت داده می شود و در پاسخ از سؤال (چه کسی) و (چه چیزی) می آید .مثلا وقتی فعل «رفت» را می بینیم از خود سوال می کنیم؛چه کسی رفت؟ و هر اسمی که در پاسخ به این سوال داده شد فاعل کلام محسوب می شود .نشانه ی ظاهری فاعل در جمله، حرکت ضمه است که در مواردی به شکل«ان» و«ون» می باشد. البته این نشانه برای مواردی است که فاعل به صورت ضمیر نباشد و یا اسم های موصول مثل «الذی و.. » نباشد.پس اگر فاعل همان ضمیری باشد که در صرف فعل با فعل همراه است (رجوع کنید به درس مربوط به افعال)،دیگر به دنبال یک اسم مرفوع در جمله نباید باشیم.بنابراین اولین مرحله در شناسایی فاعل این است که فعل جمله را تشخیص دهیم و بعد یکی از دو مرحله ی بالا که ذکر شد را برای تشخیص فاعل به کار گیریم. به جایگاه و شکل فاعل در آیات زیر دقت کنید:

* در آیات زیر فاعل به صورت ضمیر متصل در صرف فعل می باشد.

1-يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

اى كسانى كه ايمان آوردید، همانند كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند و درباره برادرانشان، هنگامى كه آنها مسافرت كردند و يا رزمنده بودند گفتند: اگر در نزد ما مانده بودند نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند! (بگذاريد) تا خداوند اين (عقيده و گفتار) را حسرتى در دل‏هاى آنان قرار دهد. و خداست كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند، و خدا به آنچه مى‏كنيد بيناست.

توضیح :در هر یک از فعل های مشخص شده ضمیری که در صرف فعل با فعل همراه است فاعل محسوب می شود حتی در مورد دو فعل « يُحْيِي » و« يُمِيتُ » نیز ضمیری که در آنها مستتر است فاعل کلام است.

2- تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِساب(27 آل عمران)

شب را در روز داخل مى‏كنى و روز را در شب و موجود زنده را از مرده خارج مى‏سازى و مرده را از زنده، و به هر كس اراده كنى بدون حساب روزى مى‏بخشى.

توضیح: فاعل تمام فعل های مشخص شده در آیه بالا ضمیر مستتر (انت) می باشد.

3- أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِساب(41 رعد)

آيا نديدند كه ما پيوسته از اطراف (و جوانب) زمين كم مى‏كنيم (جامعه‏ها، تمدنها و دانشمندان تدريجا از ميان مى‏روند) و خداوند حكومت مى‏كند و هيچكس را ياراى جلوگيرى يا رد احكام او نيست، و او سريع الحساب است

توضیح : در این آیه به جز فعل اول که ضمیرفاعلی در آن بارز است درسایر افعال،ضمیر فاعلی در درون فعل مستتراست .در « نَأْتِي » و«نَنْقُصُ» ضمیر (نحن) و در « يَحْكُمُ » ضمیر (هو).

درس دوم

فاعل(2)

گاهی اوقات فاعل به صورت اسم ظاهر است که دراین صورت علاوه براین که با طرح سؤال «چه کسی »و «چه چیزی» درباره ی انجام عمل فعل می توانیم فاعل را تشخیص دهیم با یک نشانه ی ظاهری هم می توانیم فاعل را بشناسیم و آن نشانه ،حرکت ضمه بر روی اسمی که بعد از فعل قرار گرفته است می باشد . گاهی این حرکت به صورت «ان» و«ون» در مشتقات و«و» در اسماء خمسه دیده می شود .البته برخی اسم ها نیزهستند که نمی توانند حرکت ظاهری بپذیرند و به عبارتی اعراب آنها محلی و یا تقدیری است مثل اسم های موصول و یا اسم هایی که الف مقصوره دارند که در این صورت تنها راه درتشخیص فاعل همان سؤال چه کسی و چه چیزی از انجام عمل فعل می باشد.

*نمونه هایی از آیاتی که فاعل در آن ها اسم ظاهر است:

1- وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّار(42 رعد)

كسانى كه پيش از آنها طرحها و نقشه‏ها كشيدند ولى تمام طرحها و نقشه‏ها از آن خداست از كار هر كس آگاه است و كفار به زودى مى‏دانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست

توضیح:دو فعلی که در آیه مشخص شده اند فاعلشان به صورت اسم ظاهر آمده است لذا فعل آن ها به صورت صیغه ی مفرد آمده است .پس می توانیم به این حکم کلی برسیم که اگر فاعل ، به صورت اسم ظاهر و جمع باشد ،فعل حتما باید به صورت مفرد باشد.

همچنین در پاسخ به این سؤال که (چه کسانی مکر کردند؟) کلمه ی « الَّذِينَ » می آید پس فاعل کلام می باشد و در پاسخ به این سؤال که (چه کسانی به زودی می دانند؟) کلمه ی « الْكُفَّارُ » می آید پس فاعل کلام می باشد.

2- خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَة(7 بقره)

خدا بر دلها و گوشهايشان مهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افكنده شده

توضیح:در پاسخ به این سؤال که (چه کسی مهرنهاد؟) کلمه ی «الله» می آید پس فاعل کلام می باشد.

3- يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ(11 نساء)

خداوند شما را درباره ميراث اولادتان توصيه مى‏كند كه براى هر پسر به اندازه سهم دو دختر باشد

توضیح:در پاسخ به این سؤال که (چه کسی توصیه می کند؟) کلمه ی «الله» می آید پس فاعل کلام می باشد.

4- حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآن(18 نساء)

تا وقتى كه مرگ بر يكى از آنها حاضر گرديد ، مى‏گويد الان توبه كردم.

توضیح:در پاسخ به این سؤال که (چه کسی حاضر گردید؟) کلمه ی « الْمَوْتُ » می آید پس فاعل کلام می باشد.

5-وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْل(54 بقره)

هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، حقّا كه شما به خاطر پرستش گوساله به خودتان ستم كرديد

6-وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ء(68 یوسف)

7- وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون (32 توبه)

در حالى كه خداوند نمى‏خواهد جز آنكه نور خود را كامل نمايد هر چند كافران خوش ندارند.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 24

آخرین مطالب

  • #مدرک حفظ قرآن
  • #ترجمه قرآن، استاد محمد علی انصاری
  • #مطالبه
  • آموزش قرآن کودکان تا بزرگسال
  • آموزش حضوری و مجازی قرآن کودکان تا بزرگسال
  • مسابقه خانوادگی
  • آموزش تدبر
  • کلاس تدبر
  • انگیزشی
  • مدرسه مجازی حفظ قرآن

آخرین نظرات

  • گل نرگس در گام سوم : مد
  • . در شیوه حفظ قرآن
  • Alma  
    • alma
    در آموزش حفظ_از کجا حفظ قران را شروع کنیم۲۹
  • میثم در آموزش قرآن
  • Hosain در ارائه طرح درس آموزش غیر حضوری قرآن
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در غیبت کردن
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در بخش چهارم:تجوید تکمیلی
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در گام سوم : مد
  • ...  
    • ...
    در اجابت دعا
  • یک بنده ی خدا در شیوه حفظ قرآن
  • کتابسرای خاتم در شهید احمد کاظمی
  • یاس کبود  
    • یاس کبود
    در یا صاحب الزمان
  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم  
    • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
    در مقاله تربیت قرآنی
  • پایگاه پویش در نحوست صفر

Recent photos

کتاب آموزشی حفظ و ترجمه و تجوید قرآنسلام علی آل یاسینبگو یا حسین
محرم آمد و شرمند ه هستیمحدیث روز (رضایت شوهر از زن)خواب کربلا
شهید احمد کاظمیبدون شرحدل نوشته ای با امام رضا

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".

تبلییغات

آموزش رایگان قرآن در تمامی رشته ها .تماس با 09127753488
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آموزش قرآن

«زکات علم نشر آن است » حرف دل ، حرف حساب و آموزش های قرآنی هدف این وبلاگ است منتظر نظرات سازنده دوستان و خوانندگان گرامی هستم .آدرس ایمیل من : jannan.j55@gmail.com
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

Random photo

یا صاحب الزمان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهگذر
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • یاضامن آهو
  • عدالتی

کاربران تصادفی

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی

اوقات شرعی

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان