درس چهارم
قواعد: اسمـــاء خمسه
پنج اسم هستند که معروف شده اند به اسماء خمسه (أبٌ - أخٌ - حمٌ - فو - ذو )و البته ما در اینجا سه تای آن ها که در قرآن کاربرد دارد را ذکر می کنیم و اشکال مختلف آن ها و نحوه ی ترجمه ی آن ها در حالات مختلف را مورد توجه قرار می دهیم
أبٌ (پدر)- أخٌ(برادر)- ذو (صاحب- داراى).
این اسماء نحوه ی اعرابشان با بقیه ی اسماء متفاوت است .
*هر گاه این اسمها به صورت مفرد بیایند و به اسم ظاهر و یا ضمیری به جز «یاء متکلم» اضافه شده باشند علامت رفع آن ها «واو» می باشد.
1- يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا(28 مریم)
اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى نداشت.
2- وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم(105 بقره)
و خداوند داراى بخشش و فضل عظيم است
3- رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْش(15 غافر)
خدايى كه درجات كمالش بالا است و بالابرنده درجات مخلوق خود، و صاحب عرش است
4- قالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُون(69 یوسف)
گفت: همانا من برادرتو هستم، پس در مقابل آنچه انجام مىدادند اندوه مخور.
علامت نصب آن ها «الف» است :
1- ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُم(40 احزاب)
محمد، پدر هيچيك از مردان شما نبود
2- حَتَّى إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُون(77 مومنون)
تا وقتى كه درى را كه داراى عذاب و شكنجه سخت است بروى ايشان بگشائيم، آن گاه در آن عذاب نوميد خواهند بود
3- وَ اذْكُرْ أَخا عاد(21 احقاف)
سرگذشت برادر” قوم عاد” را يادآورى كن
علامت جر آن ها «یاء» است :
1- إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَة(8 یوسف)
گفتند: يوسف و برادرش نزد پدر ما از ما محبوبترند در حالى كه ما گروهى نيرومند هستيم
2- قُلْ لَوْ كانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَما يَقُولُونَ إِذاً لَابْتَغَوْا إِلى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلا(42 إسراء)
بگو: اگر چنان كه آنها مىگويند با خداوند معبودهايى وجود داشت در آن حال حتما به سوى خداى صاحب عرش راهى مىجستند
3- فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَه(30 مائده)
نفس سركش قابيل او را مصمم به كشتن برادرش كرد و او را كشت.
*وقتی این اسمها به صورت مفرد و بدون اینکه به چیزی اضافه شوند بیایند با «ضمه و فتحه و کسره» اعراب می پذیرند:
1- وَ إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس(12 نساء)
و اگر مردى بوده باشد كه كلاله (خواهر يا برادر) از او ارث مىبرد يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد سهم هر كدام يك ششم است
2- قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيرا(78 یوسف)
گفتند: اى عزيز، همانا او را پدرى است پير و سالخورده.
3- قالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبِيكُم(59 یوسف)
گفت: آن برادرى را كه از پدر داريد نزد من بياوريد
*اگر این اسم ها جمع بسته شوند نیز با همان «ضمه و فتحه و کسره» اعراب می پذیرند:
1- أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُون(76 شعراء)
هم شما و هم پدران پيشين شما.
2- أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِين(68 مومنون)
يا اينكه مطالبى براى آنها آمده است كه براى پدرانشان نيامده
3- وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِن…(31 نور)
و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان..
4- إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِين(27 إسراء)
تبذير كنندگان برادران شياطين هستند
5- وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوط(13 قاف)
و نيز عاد و فرعون و برادران لوط.
*در صورتی که این اسماءخمسه به ضمیر «یاء متکلم» اضافه بشوند در ظاهر هیچ حرکتی نمی گیرند و در اصطلاح عربی می گویند اعرابشان تقدیری است
1- اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرا (93 یوسف)
اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بيفكنيد تا بينا شود
2- قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِين(25 مائده)
موسى گفت: پروردگارا، من جز بر خود و برادرم تسلّطى ندارم پس ميان ما و اين گروه نافرمان جدايى بيفكن.
*شکلی هم از این اسماء هست که این اسم ها به صورت مثنی می آیند که در این حالت با «الف» رفع می گیرند مانند :
1- وَ أَمَّا الْغُلامُ فَكانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَيْنِ..(80 کهف)
و اما آن نوجوان پدر و مادرش مؤمن بودند..
2- ذَواتا أَفْنان(48 الرحمن)
هر دو داراى انواع درختان و شاخساران است
3- يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُم(95 مائده)
دو نفر که دارای عدالت هستند به آن حکم می کنند
نکته:در نمونه ای مثل این آیه می توانیم کلمه ی «ذو» را در معنای تحت اللفظی ترجمه نکنیم وآن را به همراه مضاف الیهش در معنای اصطلاحی ؛(عادل) ترجمه کنیم.نمونه هایی مثل کلمه ی ذوالقرنین-ذاالکفل-ذوالقربی-ذوی القربی..ازهمین نوع هستند
و با «یاء» نصب و جر می گیرند مانند:
1- وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ كَما أَتَمَّها عَلى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاق..(6 یوسف)
و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام و كامل مىكند، همانگونه كه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد
2- وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيل(16 سبأ)
و دو باغ آنان را به دو باغى كه داراى ميوههاى تلخ و درخت شوره گز و اندكى از درخت سدر بودند تبديل كرديم
3- وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُم(2 طلاق)
دو مرد عادل از خودتان را شاهد بگيريد
4- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُم(10 حجرات)
مؤمنان برادر يكديگرند، بنا بر اين در ميان دو برادر خود، صلح را بر قرار كنيد
نکته:کلمه ی «أب» در بعضی موارد که به صورت مثنی می آید به معنی پدر و مادر می باشد و البته در مواردی هم اینگونه نیست
تمرین : اکنون شما می توانید با ترجمه ی جملات قرآنی زیر ترجمه ی این کلمات را تمرین کنید.(کلمات هر آیه را از هم تفکیک نمایید و با توجه به معنایی که در جدول کلمات جدید به شما ارائه شده است ترجمه ی کاملی را از این آیات بنویسید.)
*97 یوسف:« قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا»
*11 نساء:« فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُث»
*90 یوسف:« قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي»
*25 قصص:« قالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوك»
*63 یوسف:« فَأَرْسِلْ مَعَنا أَخانا»
*17 ص:« وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْد»
*280 بقره:« وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَة»
*1 ص:« وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْر»
تمرین هفتگی:روزانه در یک صفحه از قزآن کلماتی را که آموزش دیده اید بیابید و سعی کنید همان جمله ای که کلمه ی مورد نظر در آن بوده است را ترجمه کنید .
آخرین نظرات