آموزش قرآن

jannan.kowsarblog.ir

آموزش قرآن

 فهرست مطالب تماس  ورودقرآن را به آسانی و در کنار خانواده بیاموزید فقط تماس بگیرید .(کاملا رایگان و هماهنگ با ساعات انتخابی شما) 09127753488
'گام اول آموزش روخوانی
ارسال شده در 8 اسفند 1395 توسط جانان در آموزش تجوید قرآن

بخش اول : آموزش روخوانی و روانخوانی
 

اکنون با عبور از مراحل مقدماتی و ذکر آسیب ها می توانیم وارد آموزش قرآن بشویم که در طی جلسات متعدد صورت می گیرد .

خدا قرآن را بر پیامبرش نازل کرد تا همه بتوانند آن را بخوانند و از آن بهره بگیرند بنابراین محال است که کسی نتواند قرآن خواندن را یاد بگیرد. اولین قدم در عمل به قرآن، این است که یاد بگیریم آن را از رو بخوانیم .قرآن، تنها کتابی است که حتی اگر آن را نفهمیم، خواندنش، فایده دارد. یعنی همین که از روی آن می خوانیم زمینه را برای فهم و عمل به آن فراهم می کنیم .پس نگوییم که : آنچه مهم است ، عمل به قرآن است و خواندن و یا حفظ کردن آن، بدون عمل، فایده ندارد. اولین فایده قرآن، در همین خواندنِ آن است. تا در پله اول، قدم نگذاشته ایم، چطور می توانیم به پله بعدی برویم .پله اول در مسیر قرآن، همین روخوانی صحیح قرآن است .

قرآن به زبان عربی است و باید آنرا باهمان زبان عربی صحیح یاد گرفت پس نگویید که فارسی خوانی کافی است ،اینطور نیست ؛ اگر میخواهیم حق کلام را ادا کنیم باید با قواعد زبان عربی آن را یاد بگیریم و بخوانیم.و بساری از اشکالات روخوانی و روانخوانی هم با همین لحن عربی ، برطرف می شود.

 این قوانین، یک مجموعه قوانین تجویدی هستند که برای راحت تر شدن کار قرآن آموز و برای اینکه یکدفعه با حجمی وسیع از قواعد روبرو نشود، در سه مرحله کلی : روخوانی – روانخوانی و تجوید سطح 1 و 2 تقسیم بندی شده است و البته ممکن است بنا به سلیقه ، تقسیم بندی متفاوتی هم داشته باشد اما در مجموع، همه آنها قواعد تجویدی هستند که به شرح زیر در طرح درس قرار می گیرند :

مراحل و جلسات درسی روخوانی و روانخوانی :

1-لحن عربی حرکات کوتاه و کشیده

2-عدم کشش در حرکات کوتاه و کوتاه نشدن حرکات کشیده

3-نحوه خواندن حروف ساکن

4- حروف ناخوانا و اتصالات یک کلمه، به کلمه ساکن یا تشدید دار در کلمه بعد(همزه وصل)

5- تنوین

6- تشدید

7-وقف و انواع آن

8-مد

9- لام در لفظ جلاله الله

10- اشباع ضمیر ه

11- حروف مقطعه

مراحل و جلسات درسی تجوید سطح 1

1-ارزشیابی در روخوانی و روانخوانی

2-خواندن الف در هشت حرف

3-مخارج حروف

4-وقف و ابتدا

5-مد و انواع آن

6-احکام نون ساکنه (ادغام و اخفاء و اقلاب و اظهار)

7-احکام میم ساکنه

8-غنه

طرح درس تجوید سطح 2

1-ارزشیابی از تجوید سطح 1

2-مرتل خوانی

3-صفات حروف

4-احکام حروف

5-تفخیم و ترقیق

 

طول دوره :
تعیین طول دوره آموزشی در هر یک از رشته های آموزشی قرآنی در ایجاد انگیزه بیشتر یادگیری، بسیار مؤثر است .چراکه افق پیش روی قرآن آموز برایش تبیین می شود و می داند که انتهای مسیرش کجاست و چه مراحلی را طی خواهد کرد.درعین حال نباید انتظار داشته باشیم که در طول مدت کوتاهی به نتیجه برسیم چون همانطور که گفتیم ما باید به دنبال مهارت آموزی باشیم نه یادگیری یک سری قواعد تئوری .و لازمه این امر، صبوری در این راه به همراه تمرین مستمر است .

یک دوره آموزشی روخوانی و روانخوانی در بازه زمانی 2 ماه تا 4 ماه به پایان می رسد و لی این مشروط به تمرین روزانه و مستمر می باشد و به معنی عدم نیاز به دوره مستمر قرآن در پایان این مدت نیست .

گروه های سنی مورد آموزش :
آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن را می توانیم از زمانی که یک شخص با حروف الفبا آشنا می شود آغاز کنیم بنابراین مساله سن و سواد مطرح نیست .به این معنی که ملاک ، آموزش حروف الفبا است و اگر یک کودک زیر 7 سال هم بتواند با حروف الفبا و حرکات آشنا شود و آنها را یاد بگیرد می توان روخوانی قرآن را به او آموزش داد .همانطور که یک فرد بیسواد، حتی در سنین بالا اگر بخواهد قرآن خواندن را یاد بگیرد یکی از راه های آموزش او این است که حروف الفبا و حرکات را به او یاد دهیم . فلش کارت هایی که روی هر یک از آنها حروف الفبا نوشته شده و در کنار آن کلمه ی پرتکرار قرآنی که همان حرف در آن به کار رفته است نوشته شده است را مورد استفاده قرار دهیم  و به این ترتیب با حوصله و گذاشتن وقت و زمان کافی و مناسب، به صورت همزمان ، حروف و کلمات قرآنی را آموزش دهیم .در مورد این گرئه هم باید لحن عربی را ملاک کار آموزش قرار دهیم .البته از راههای دیگری نیز میتوان استفاده کرد که با به کار گیری خلاقیت های بیشتر، قابل طراحی می باشد .

 در آموزش روخوانی و روانخوانی، بین دو گروه کودک و بزرگسال باید تفکیک قائل شویم .

در آموزش به کودکان نوع کار متفاوت خواهد بود چون باید جذابیتهای بیشتری برای آنان فراهم شود و از شیوه های بازی و سرگرمی برای آموزش استفاده شود که در بخش های بعدی به آن اشاره خواهد شد و نیز از همه مهمتر این است که باید جوایزی برای پیشرفت قرآن آموزان در نظر گرفته شود و در یک فضای رقابتی سالم به یادگیری قرآن مشغول شوند .

مراحل و جلسات آموزش روخوانی و روانخوانی
 

گام اول: تعیین سطح
در مراحل آموزش، پیش از هر کاری باید سطح قرآن آموزان تعیین شود به این صورت که صفحه ای از قرآن که تا به حال با آن مواجهه نداشته اند را در اختیار آنها بگذاریم و بخواهیم تا بخوانند و این قرائت  باید از روی متن  کتاب قرآن باشد نه از متن کتابهای آموزشی .چون یکی از آسیبهای روخوانی و روانخوانی قرآن این است که تمرین قرآن آموزان از روی کتابهای آموزشی صورت می گیرد حال آنکه تنها کتاب آموزشی ما برای قرآن آموز باید خود قرآن باشد و از روز اول با قرآن روبرو باشد و با صفحات و خطوط آن آشنا شود.

با انجام این آزمون تعیین سطح، قرآن آموزان به چند دسته تقسیم بندی می شوند :

1-گروهی که قرآن را روان و با لحن عربی می خوانند ولی همه قواعد تجویدی را اجرا نمی کنند .

این افراد، در صورتی که هیچ دوره آموزشی را نگذرانده باشند بهتر است در یک دوره کوتاه مدت با قواعد روخوانی هم آشنا شوند تا صحت خواندن آنها با توان علمی نیز همراه باشد. اما اگر دوره آموزشی گذرانده اند می توانند در سطح تجوید، آموزش ببینند.

2-گروهی که قرآن را روان و با لحن فارسی می خوانند .

این افراد باید در دوره روخوانی و روانخوانی آموزش ببینند و از همان آغاز آموزش، با لحن عربی آشنا شوند و مهمترین امر در مورد این گروه این است که در طول یک دوره یک ماهه به صورت مستمر و مرتب نوار ترتیل گوش کنند و با سبکی کاملا تقلیدی از نوار ترتیل، قرآن را تلاوت کنند .

3-گروهی که قرآن را بریده بریده و با تپق می خوانند و در اتصال کلمات و عبارات به همدیگر اشکال دارند ولی خود کلمات را درست می خوانند .

این افراد باید در دوره روخوانی و روانخوانی شرکت کنند ودر شروع آموزش، تا مدت یک یا دو هفته فقط کلماتی را به صورت چند تایی و با یک نفس به صورت متصل بخوانند (خارج از متن قرآن ) و سپس در هفته سوم، وارد متن قرآن شوند و همین تمرین را برروی کلمات متصل قرآن انجام دهند .

4-گروهی که حتی در خواندن کلمات دچار مشکل هستند.

این افراد را با استفاده از شیوه ضرب خوانی روی کلمات ، به مهارت کلمه خوانی می رسانیم و بعد به ترتیب، تمرین های گروه 3 و سپس تمرین های گروه 2 و سپس تمرین های گروه 1 را برای آنها در دستور کار آموزشی قرار می دهیم .

نکات مهم :

* در تمام گروه ها باید لحن عربی، پایه کار باشد تا کم کم و به مرور زمان به این لحن عادت کنند. پیامبر بزرگوار فرمودند قرآن را بالحن عربی فرا گیرید .در آموزش قرآن از همان ابتدا باید به لحن عرب تکیه کرد همانطور که کودکان، لحن و لهجه‌های ترکی، یزدی و شمالی را از همان کودکی فرا می‌گیرند، مشکلی ندارند که لحن عربی را فرا گیرند پس می‌توان نتیجه گرفت از همان ابتدا می‌توان لحن عرب را آموزش داد.

* نکته مهم در این مرحله این است که به همه این امیدواری داده شود که در صورت انجام تمرینات مناسب پس از گذشت سه الی چهار ماه به توانایی روانخوانی خواهند رسید اما هر گروه، به آموزش هایی جداگانه نیاز دارند ..

گام دوم : آموزش تمرین دیداری و نگاه به حرکات
نکته مهم در امر آموزش، این است که اگر مطلبی را همه بلد هستند و میدانند ، دیگر لازم نیست در مورد آن، توضیحی اضافه داده شود و ذهن قرآن آموز از اصل مطلب دور شود .مثلا در آموزش حرکات سه گانه ی فتحه و کسره و ضمه ، عموم افراد ، این سه حرکت را می شناسند و صدای آن را به خوبی در فارسی می شناسند بنابراین لازم نیست خود حرکات ، آموزش داده شود .اکنون به آموزش زیر توجه کنید :

مربی : شما می دانید که در زبان عربی از همان حروف الفبای فارسی استفاده می شود با این مزیت که در زبان فارسی روی حروف ، حرکت گذاری نشده است اما در زبان عربی روی حروف، حرکت گذاری هم دارد پس قاعدتا کار ما برای خواندن قرآن، باید راحت تر باشد پس چطور است که خوب نمی خوانیم ؟

(منتظر پاسخ های متفاوت از قرآن آموزان باشید تا خودشان آسیب را به چالش بکشند و بشناسند .)

مربی :جمع بندی : حروف که همان حروف فارسی است ، حرکات هم که همان حرکات است و روی حروف هم حرکت گذاری شده است پس اشکال در این است که مهارت لازم در تطبیق این حروف و حرکات را نداریم تا بتوانیم آنها را سَرِهم کنیم. این مهارت، با نگاه دقیق به دست می آید .چشم شما باید به حرکات دوخته شود و حرکات را دنبال کنید چون حروف، درشت تر هستند و در افق و زاویه دید شما قرا می گیرند اما حرکت، چون ریز است از نگاه شما دور می شود .تا مدتی تمرین شما باید همین باشد که به حرکات نگاه کنید و بخوانید .

نکته : به هیچ وجه همه کلمات را بخش خوانی نکنید بلکه تنها در کلماتی که دچار اشکال می شوید بخش خوانی کنید و در همین موارد هم در مراتب بعدی، همان کلمه را از بخش خوانی خارج کنید مثلا در کلمه  : سَنَکتُبُ می گویید : سَ  نَک تُ بُ – همین را در مرتبه بعدی می گویید : سَنَک  تُبُ  

نکته : حرف بدون حرکت و حرکت بدون حرف قابلیت خوانده شدن را ندارد شما باید این هردو را با هم داشته باشید .

تمرین لازم : تمرینی که در این مرحله می تواند برا ی شما مفید باشد این است که در یک صفحه قرآن به صورت متصل ، فقط حرکات را بخوانید .این امر باعث می شود که دقت شما برای دیدن حرکات ، بالا برود .به طور مثال وقتی در سوره حمد با آیه « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ -  الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ » مواجه می شوید فقط بخوانید :«  َ  ساکن  َ  ساکن ُ  ِ آ  ِ  َ  ای َ » یعنی شما فقط صدای حرکات را می خوانید نه حروف را .

تا دو یا سه جلسه باید روی همین مورد تمرین داشته باشیم یعنی حدود یک هفته تا ده روز همه این تمرین را ادامه دهند.

ادامه دارد…………

نظر دهید »
آموزش گام به گام روخوانی : مقدمه
ارسال شده در 6 اسفند 1395 توسط جانان در آموزش تجوید قرآن

مقدمه
خداوند در قرآن کریم فرموده است: تا جایی که برای شما میسّر است، قرآن را تلاوت کنید. (مزمل/20)

در روایات اسلامی برای تعلیم و تعلم قرآن کریم سفارش زیادی شده است و برای آن اجر و پاداش فراوانی در نظر گرفته شده. و این امر، مسلمانان را بر آن داشته تا به عنوان یک فریضه الهی، قرآن را بیاموزند و به دیگران نیز آموزش دهند.

پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله می فرمایند:

هیچ زن و مرد مومنی نیست، آزاده و برده، مگر اینکه خداوند بر او حق واجبی دارد که باید به اندازه توانش، قرآن را بیاموزد و در آن بیندیشد و نسبت به معارف و احکامش آگاهی پیدا کند.

برای آموزش قرآن در هر عصر و زمانی شیوه خاصی به کار گرفته می شود، و امروزه نیز با پیشرفت فنون آموزش با توجه به مشترکات زبان فارسی و عربی، روش های ساده ای جهت آموزش قرآن ارائه شده که هر کدام به نوبه ی خود دارای محاسنی می باشند.

در این آموزش، تلاش ما بر این بوده است که از ارائه توضیحات اضافه تئوری صرف نظر کنیم و تنها به ارائه راهکار عملی بپردزیم تا قرآن آموز محترم از هر نوع حاشیه و متن اضافی دور باشد و ذهن و بیان خود را متوجه تلفظ و ارائه عملیاتی قواعد بر روی آیات قرآن بنماید .

مهمترین رویکرد برنامه آموزشی قرآن جامعییت آموزشی قرآن است، یعنی آموزش قرآن باید به نحوی باشد همه ی حیطه های یادگیری را شامل شود و تمامی موضوعات ضروری آموزش قرآن مانند روخوانی، روان خوانی، صحت قرآن، توانایی درک معنای عبارات و آیات ساده قرآن و آشنایی با معارف انسان ساز آن تدبر در آیات الهی را در حد امکان شامل شود.

این کتاب در سه بخش جداگانه به آموزش مهارت های لازم در سه مرحله ی : 1-  روخوانی و روانخوانی . 2- فصیح خوانی  .3- تجوید  می پردازد .

نکته مورد توجه و ویژه در این کتاب این است که هم مربیان محترم به عنوان شیوه تدریس و هم قرآن آموزان محترم به عنوان کتاب آموزشی میتوانند از آن استفاده کنند. البته این به این معنی نیست که این یک کتاب خود آموز است چراکه برای یادگیری قرآن از مرحله ابتدایی تا نهایی آن نیاز به حضور یک مربی، ضروری است .

 

 

 

 

ضرورت یادگیری قرآن در کلام روایات
قرآن پیام روشن الهی است که همه انسان ها را به راستی درستکاری دعوت می کند. از صدر اسلام تا کنون، آموزش این پیام جاودانه ی الهی از مهم ترین اهداف تعلیم و تربیت در میان مسلمانان بوده است.

قرآن‌ مجيد اصل‌ و بنياد دين‌ اسلام‌ است، و بقای دين و امت اسلامی،‌ در اشاعه و تعلیم و تعلّم آن است‌. رسول‌ خدا، صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم، فرموده است: «خَيْرُكُم‌ْ مَن‌ْ تَعَلَّم‌َ الْقُرْآن‌َ وَ عَلَّمَه»؛ بهترين‌ شما كسي‌ است‌ كه‌ قرآن‌ را ياد بگيرد و به‌ ديگران‌ ياد بدهد.

بالاترین سطح تعليم قرآن، فراگیری آن همراه با فهم مطالب‌ و رهنمودهای آن است، و پايين‌ترين‌ سطح آن، فراگیری روخوانی و درست‌خوانی قرآن‌ است. ملاّ علي‌ قاري از علامه زركشي نقل‌ كرده‌ است‌ كه‌ اگر در يك‌ شهر يا روستا هيچ‌ قرآن‌خوانی‌ نباشد، همة اهل آن شهر و روستا‌ گناهكار مي‌شوند.

سهل‌بن معاذ جهني،‌ رضی‌الله‌عنه، مي‌گويد که رسول‌ اكرم، صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم، فرمود: «مَن‌ْ قَرَأَ الْقُرْآن‌َ وَ عَمِل‌َ بِمَا فِيْه‌ِ اُلْبِس‌َ وَالِدَاه‌ُ تَاجًا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ ضَوْئُه‌ اَحْسَن‌ُ مِن‌ْ ضَوْءِ الشَّمْس‌ِ فِي‌ْ بُيُوْت‌ِ الدُّنْيَا لَوْ كَانَت‌ْ فِيْكُم‌ْ فَمَا ظَنُّكُم‌ْ بِالَّذِي‌ْ عَمِل‌َ بِهذَا»؛ هر كس‌ قرآن‌ مجيد را بخواند و بر آن‌ عمل‌ كند، روز قيامت‌ بر سر پدر و مادرش‌ چنان‌ تاجي‌ نهاده‌ مي‌شود كه‌ روشنايي‌ آن‌ از روشنايي خورشيد اگر در خانه‌هاي دنیا و در میان شما باشد، بيشتر خواهد بود. باوجوداین، چه‌ گمان‌ دارید دربارة [جایگاه] كسي‌ که بر آن‌ عمل‌ كرده‌ باشد.

وقتي‌ به‌ پدر و مادر او چنان‌ پاداشي‌ داده‌ مي‌شود، بديهي‌ است‌ كه‌ اجر خود او به‌‌مراتب‌ بيشتر خواهد بود و رسيدن‌ اين‌ اجر به‌ پدر و مادر به‌ اين‌ دلیل است‌ كه‌ آنها سبب وجود وی شدند و زمینة تعلیم و تربیت قرآنی فرزند را فراهم کردند.

امام طبرانی در جمع‌ الفوائد‌ از حضرت‌ انس، رضی‌الله‌عنه، نقل کرده است که رسول‌ اكرم، صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم، فرمود: هركس‌ به فرزندش‌ روخواني‌ قرآن یاد بدهد، تمام‌ گناهان‌ گذشته‌ و آينده‌اش‌ بخشوده‌ خواهد شد. و هركس‌ فرزندش‌ را حافظ‌ قرآن‌ بگرداند، روز قيامت‌ با چهره‌اي‌ نوراني‌ همچون‌ ماه‌ شب‌ چهارده‌ از قبر بلند مي‌شود، و به‌ فرزندش‌ گفته‌ مي‌شود تلاوت‌ قرآن را شروع‌ كند، و فرزند هر آيه‌اي‌ را كه‌ مي‌خواند بر درجات‌ پدر افزوده‌ مي‌شود، و اين‌ افزايش‌ درجات‌ تا پایان تلاوت‌ قرآن‌ ادامه مي‌یابد.

قرآن‌ خواندن و قرآن آموختن‌ فرزند اين همه‌ ثواب و فضايل‌ براي‌ والدین در بردارد، اما اگر پدر و مادری به‌خاطر مال و موقعیت دنیوی و یا غفلت و کوتاهی‌، فرزندشان را از فراگیری قرآن محروم‌ كنند نه‌ تنها از اين‌ ثواب نصیبی نخواهند داشت که در پيش‌گاه الله تعالي بايد پاسخ‌گو نيز باشند

 

علی علیه السلام می فرماید: قرآن را یاد بگیرید که بهار دلهاست، و نیکو آن را تلاوت کنید که سودمندترین چیز برای شما قرآن است.( نهج البلاغه، خطبه 110)

اینها نمونه هایی بود از روایاتی که درباره فراگیری قرآن وارد شده بود و بعد از فراگیری قرآن که همه ما، مخصوصاً والدین، در این امر وظیفه سنگینی بر عهده داریم و باید به قرائت آن، اهمّیت داد.

آسیب شناسی در آموزش قرآن
مقام معظم رهبري در ديدار جمعي از قاريان, حافظان و علاقمندان به قرآن كريم فرمودند : « واقعيت تلخ اين جاست كه قرآن، هنوز در جامعه ما يك امر عمومي نشده است. همه به قرآن عشق مي ورزند، احترام مي كنند، اما عدّه كمي همواره آن را تلاوت مي كنند و عدّه كمتري در آن تدبّر مي كنند.»

مساله ای که بسیار حائز اهمیت است این است که نوع قرآن خواندن ها و آموزش های قرآنی را آسیب شناسی کنیم و وجود این آسیب ها را با مربیان و قرآن آموزان هم در میان بگذاریم تا بدانند که چه چیز مانع از خوب خواندن قرآن می شود و یا تا کنون مانع بوده است تا با رفع آن آسیب ها زودتر به مقصد برسیم .

مسأله اصلي اين است كه عموم مردم به اين دليل كه در روخواني قرآن با مشكل جدي رو به رو هستند لذا با  قرآن كريم انس دائمي ندارند. علت این مساله می تواند امور زیر باشد :

1- هدف گذاري هاي نادرست در عموم آموزش هاي قرآن ؛

 به این معنی که  درعموم آموزش های قرآنی  مهم ترين و اساسي ترين هدف آموزش يعني” انس دائمي مخاطب با قرآن كريم ” نادیده گرفته می شود    به تعبير ديگر, بیشتر شیوه هایی که به کار گرفته می شود افراد را « قرآن دان » بار مي آورد اما در نهايت منجر به « قرآن خوان » شدن مستمر و مادام العمر فرد در مسير زندگي نمي شود.

وجود یک برنامه زمانبندی شده منظم از جانب مربی و ارائه آن به قرآن آموزان و پیگیری اجرای هر روزه آن برنامه از اموری است که در رفع این آسیب می تواند مؤثر باشد

2- وجود رسم الخط هاي متعدد در كتابت قرآن هاي رايج؛ (منظور از رسم الخط همان نحوه ي اعراب گذاري كلمات قرآن است)

 از آنجا که رسم الخط این قرآن ها با سواد فارسي يعني خواندن و نوشتن آموخته شده عموم مردم, تناسب لازم را ندارد لذا امر آموزش به نتیجه مطلوب نمی رسد.

برای رفع این مشکل به نظر می رسد باید اعراب گذاری ها ی اضافه را از قرآن ها حذف کرد .راه دیگری که برای رفع چنین آسیبی مناسب به نظر میرسد این است که از همان اعراب گذاری ها برای آموزش استفاده شود.به طور مثال از در کلمه «جَاءَ» از حرکت فتحه ای که بر روی حرف جیم قرار گرفته استفاده شود برای آموزش صدای الف در عربی .به این نحو که : صدای الف همان صدای فتحه است ولی با کشش بیشتر .بنابراین حرفی که روی آن ، حرکت فتحه قرار گرفته است اگر در کنارش الف باشد آن فتحه را با دو ضرب کشش می خوانیم و اگر در کنارش الف وجود نداشته باشد آنرا با یک ضرب می خوانیم .

به این ترتیب لحن عربی را از روی همین علائم به قرآن آموزان آموزش داده شده است .

3- عدم مواجهه مستقیم با متن کتاب قرآن از همان ابتدای امر آموزش؛

یعنی به جای اینکه از خود قرآن برای تمرین استفاده شود از متون قرآنی که در کتابهای آموزشی قرار داده شده است استفاده می شود و بر روی آنها تمرین می شود. هرچند هر دوی اینها، کلام قرآن است اما چون در متن کتاب قرآن دیده نمیشود، چشم انسان به همان متنی که در کتاب آموزشی است عادت می کند و فقط در اثر عادت، آن متن ها را به خوبی می خواند ولی وقتی به سراغ قرآن می رود با کمال تعجب ملاحظه می کند که از عهده خواندن همان متون در داخل کتاب قرآن بر نمی آید .برای رفع چنین آسیب و مشکلی باید از همان ابتدا تنها کتاب آموزشی که در اختیار قرآن آموزان قرار می گیرد کتاب قرآن باشد و نه هیچ کتاب دیگری.

 و حتی برای یادگیری قواعد تئوری، بعد از اینکه چند سرفصل، آموزش داده شد، قرآن آموزان به کتاب آموزشی ارجاع داده شوند تا با متن آن کتابها نیز آشنا شوند و قواعدی را که تا آن زمان آموزش دیده اند با کتاب آموزشی نیز تطبیق دهند .

4- استفاده نا منظم و پراکنده از نوار ترتیل .

استفاده از نوار ترتیل به صورت روزانه و مستمر ، امری است که به مرور زمان تاثیر خود را در صحت قرائت با لحن عربی و فصیح خوانی می گذارد لذا حتی در همان آغاز راه که افراد، هیچ قاعده ای را آموزش ندیده اند و حتی نمی توانند از روی متن قرآن به درستی بخوانند حتما این تاکید را داشته باشند که روزانه به مدت 15 دقیقه قسمتی از قرآن را باز کنند و با دقت از روی آن نگاه کنند و همزمان ، صدای ترتیل قاری را هم گوش کنند ولی به هیچ وجه با آن همخوانی نکنند .این کار باعث می شود تا در طول زمان کوتاهی به لحن عربی دست یابند .

5- استفاده کم و نادرست از قدرت دیداری ؛ به عبارتی مبتنی بودن آموزش بر شیوه قاعده محوری به جای مهارت پروری ؛

به این معنی که در بیشتر آموزش ها قوه شنیداری افراد ، بیشتر به کار گرفته می شود و در حالی که قرآن آموز فقط یک نگاه کلی به کلمات و عبارات دارد ، قرائت کلمه یا عبارت را از مربی میشنود و سپس آن را تکرار می کند .این امر باعث میشود که قرآن آموز ، فقط در طول مدت زمانی که مربی با او همراه است بتواند صحیح بخواند و در سایر اوقات از عهده خواندن کلمات قرآنی برنیاید . اين نوع آموزش، پذيرفته نيست زيرا این آموزش، به تعميم يادگيري منجر نشده است.

به نظر دانشمندان, تنبل ترين عضو بدن, چشم است زيرا تنها ده درصد آن چه را مي بيند به مغز مخابره مي كند و از سوي ديگر 73 درصد يادگيري از طريق ديدن اتفاق مي افتد. بنابر اين اگر معلم، تكيه آموزش خود را بر شنيدن استوار گرداند, اين ده درصد ديدن نيز كاهش مي يابد و دانش آموز يا قرآن آموز از طريق شنيدن، با كلمات و عبارات و آيات، آشنا شده و بر اساس آن چه شنيده است ،تنها همان مطالب را « كلي خواني» مي كند.

 

آنچه در رفع این آسیب می تواند مؤثر باشد استفاده حدکثری از قدرت دیداری در هنگام آموزش است تا به این ترتیب قرآن آموز ، به جای اینکه وابسته به مربی باشد وابسته به چشمش و قدرت دیداری دقیقش بشود.این بدین جهت است که در روخوانی قرآن و کسب مهارت در صحیح خواندن آن ، آنچه که مهم است این است که جزء به جزء یک کلمه دیده شود یعنی فقط آن چیزی خوانده شود که در همان لحظه دیده می شود .مثلا در کلمه «فَقَدِاستَمسَکَ » نباید کل کلمه یکجا دیده شود بلکه باید حرف به حرف کلمه به همراه حرکت خودش دیده شده و خوانده شود یعنی تا زمانی حق یک حرف ، به جا آورده نشده به سراغ حرف بعدی نرویم .

از طرفی اين عادت هميشگي ماست كه همواره در خواندن, به حروف توجه مي كنيم. اما در خواندن آيات شريفه قرآن كريم نبايد به حروف توجه كرد زيرا اگر در خواندن آيات و عبارات قرآن به حروف توجه شود مطمئناً اشكالات متعددي ایجاد می شود و عموم اشكال رايج افراد در خواندن قرآن از بي توجهي به همين مساله ناشي مي شود. يعني آن كه بايد بياموزيم كه در خواندن قرآن برخلاف خواندن فارسي, توجه بصري (چشمي ) ما حتماً به « علائم » باشد و نه حروف؛ زيرا عموم افراد در شناخت حروف فارسي و عربي, مشكل خاصي ندارند, اما در شناخت علائم قرآن ( اِعراب ) با مشكل جدي روبه رو هستند.

از آن جا كه همه ما با شكل و خواندن حروف, آشنا هستيم, بايد بيش تر توجه و حواس خود را به ديدن علائم حروف معطوف داريم؛ مانند راننده اي كه هنگام رانندگي هيچ گاه به ترمز, گاز, كلاج و دست دنده و فرمان اتومبيل نگاه نمي كند بلكه همواره به علائم و تابلوهاي مسير توجه دارد.

نتيجه اي كه مي توان از نكته فوق براي بهبود شيوه هاي آموزش گرفت اين است كه توجه به ديدن علائم حروف به جاي ديدن حروف, كليد حل بسياري از مشكلات روخواني قرآن كريم است.  

6-استفاده از لحن و آهنگ، پیش از کسب مهارت کافی در روخوانی ؛

 یکی دیگر از آسیبها درتلاوت قرآن این است که افراد ، پیش از آنکه مهارت کافی در روخوانی را پیدا کنند از لحن و آهنگ استفاده می کنند و همین باعث می شود که یک سری کشش های اضافی را به تبَع لحنی که به کار می گیرند  در تلاوت خود ایجاد کنند این در حالی است که ایراد کشش، بزرگترین آسیب روخوانی است و باید در مرحله اول رفع شود . یکی از راه های مناسب در رفع این آسیب این است که  اگر افرادی در جمع یک کلاس هستند که اشکال کشش حرکات کوتاه را دارند باید تا مدتی استفاده از لحن و آهنگ را کنار بگذارند تا راحت تر به نتیجه برسند .

7-همخوانی در قرائت ؛

اشکالی که در برخی شیوه های آموزشی دیده می شود این است که آموزش بر خواندن مربی استوار است و قرآن آموزان، آيات را با معلم يا نوار قرائت، همخواني مي كنند. به این ترتیب صحت قرائت قاری را نمی توانند به خوبی بشنوند و فقط در همخوانی با قاری گمان می کنند که خوب می خوانند و وقتی قرار است به تنهایی بخوانند خلاف این را ملاحظه می کنند.

آنچه در رفع این اشکال ، مناسب به نظر میرسد این است که آموزش به شیوه معلم محور نباشد و بر پایه قرائت قرآن آموزان پیش برود یعنی آنها بخوانند و مربی محترم ، رفع اشکال کند و در مورد اشکالات قرآن آموزان توضیحات لازم را بدهد و شیوه صحیح خواندن را ارائه دهد و وقتی برروی صفحه یا آیه ای تمرین لازم انجام شد و همه یا عده ای به روانخوانی در آن قسمت رسیدند ، همان قسمت را با همراهی نوار همخوانی کنند .

 

جمع بندی
اکنون که با برخی آسیب ها در مسیر آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن آشنا شدیم با امید به توجه به این آسیب ها و رفع آنها پیش از شروع آموزش ، به آموزش قواعد روخوانی و روانخوانی با استفاده از شیوه های عملیاتی خواهیم پرداخت .تقسیم دروس بر اساس جلسات درسی می باشد ولی هر کلاسی شرایط را خودش به مربی معرفی می کند و بر اساس سطح یادگیری قرآن آموزان ممکن است یک درس در دو جلسه یا سه جلسه ادامه یابد .

نظر دهید »
آموزش قرآن
ارسال شده در 6 اسفند 1395 توسط جانان در آموزش رایگان قرآن

با سلام به قرآن دوستان محترم

آموزش روخوانی و روانخوانی و تجوید و حفظ و مفاهیم قرآن به صورت غیر حضوری یعنی تلفنی امکانی است برای شما و فرزندان شما که امکان شرکت در کلاس های حضوری را ندارید . این کلاس ها کاملا رایگان است و با یک تماس تلفنی ازا ین امکان بهره مند می شوید .

1 نظر »
سلام علی آل یاسین
ارسال شده در 18 تیر 1395 توسط جانان در آموزش قرآن
سلام علی آل یاسین

روزی تو خواهی آمد

روزی تو خواهی آمد

نظر دهید »
مقاله درباره سحر و جادو
ارسال شده در 18 تیر 1395 توسط جانان در تحقیق

 

                                               این مقاله در فصلنامه سراج منیر به چاپ رسیده و استفاده از آن  بلامانع است ‏

نمایش فایل های پیوست:

  • jadoo va sehr.pdf (346 کیلوبایت)
نظر دهید »
مطالب نهایی در مبحث مفاهیم قرآن
ارسال شده در 19 آذر 1394 توسط جانان در آموزش مفاهیم قران

درس دوم

ترکیب اضافی و وصفی

*ترکیب اضافی متشکل است از دو اسم یا یک اسم و یک ضمیر،اسم اول را مضاف می گویند و اسم دوم را مضاف الیه می نامند که همواره اعرابش کسره است و در بعضی اسم ها این کسره به شکل«ین» ودر اسماءخمسه به شکل «ی» دیده می شود و در بعضی اسم ها هم این اعراب تقدیری است .در ترجمه ،این دو اسم با یک کسره ی اضافه به هم مرتبط می شوند .مثل اینکه می گوییم«كِتابُ مُوسى» یعنی «کتاب موسی» و یا می گوییم « كِتابُنا» یعنی «کتاب ما» و یا می گوییم «َ كِتابَ اللَّه» یعنی « کتاب خدا»

در آیات زیر نمونه های این ترکیب را ملاحظه می کنید

1-بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض(117 بقره)

ايجاد كننده ی  آسمانها و زمين

2- إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى(120 بقره)

هدايت، تنها هدايت الهى است.

نکته :در برخی موارد که مضاف الیه ضمیر «یاءمتکلم» است این ضمیر حذف می شود و به جای آن کسره ای در آخر کلمه باقی می ماند که نشانه ای بر حضور این یاء در معنای کلام می شود.این مورد در زمانی پیش می آید که کلمه ی مورد نظر مورد ندا قرار می گیرد.

3-يا عِبادِ فَاتَّقُون(16 زمر)

اى بندگان من، از من پروا كنيد

توضیح:«يا عِبادِ » در اصل «يا عِبادِ ی» بوده است و ضمیر «ی» از ادامه ی آن حذف شده ولی در معنا و ترجمه باید لحاظ شود.

4-وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا(30 فرقان)

و فرستاده خدا گويد: اىپروردگار من، همانا قوم من اين قرآن را متروك گذاشتند .

توضیح:«يا رَبِّ » در اصل «يا رَبِّی » بوده است و ضمیر «ی» از ادامه ی آن حذف شده ولی در معنا و ترجمه باید لحاظ شود.

*ترکیب وصفی متشکل است از دو اسم ، اسم اول را موصوف می گویند و اسم دوم را صفت می گویند که نشانه ی چنین ترکیبی این است که هر دو اسم یک نوع اعراب دارند.در صورتی که بعد از یک اسم نکره ،جمله بیایاد آن جمله نیز صفت آن کلمه می شود و این یک قانون کلی است.موصوف و صفت هم در ترجمه با یک کسره ی اضافه به هم مرتبط می شوند .

1-مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَة(245 بقره)

كيست كه بخدا قرض بدهد قرض نيكو پس براى او زياد كند بچندين برابر.

2-ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِير(44 ق)

اين براى ما حشرى آسان است.

3-أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيد(78 هود)

آيا از شما يك مرد آگاه و رهيافته نيست

4-وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُم(46 اعراف)

و بر كنگره‏هاى آن حجاب مردانى هستند كه هر گروهى را به سيمايشان مى‏شناسند.

درس سوم

نــواسخ

در مواردی برخی حروف و افعال بر سر مبتدا و خبر وارد می شوند که تاثیر معنایی برمبتدا و خبر ندارند بلکه خود این حروف و افعال مستقلا معنای خود را دارند و همان معنا ، در ترجمه لحاظ می شود.نکته ای که قابل دقت است این است که فعل هایی که به عنوان نواسخ هستند مثل سایر فعل ها نیستند بنابراین برای آنها نباید به دنبال فاعل و مفعول باشیم و اگر اسم مرفوع و یا منصوبی را در دنباله ی آنها می بینیم نباید آن ها را در مجموعه ی فاعل و مفعول و ..که از اجزای جمله ی فعلیه هستند محسوب کنیم بلکه این فعل ها فقط با ترجمه ی خاص خود بر سر جمله ی اسمیه وارد می شوند و نوع ترجمه نیزباید همانند جمله های اسمیه باشد.

معروفترین نواسخ که استعمال بیشتری هم در قرآن دارند عبارتند از:

*«إن-أن- کأن- لیت –لعل –لکن » که حروف مشبهه هستند

1-  إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير(20 بقره)

بدرستیکه خداوند بر هر چیزی تواناست.

2- وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذاب(165 بقره)

و بدرستیکه خدا سخت‏كيفر است

3-أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (106 بقره)

آیا نمی دانی که خداوند بر هر چیزی تواناست؟

توضیح:« أَنَّ » در صورتی که به همراه متعلقاتش در جایگاه مفعول یک فعل قرار گرفته باشد معنای تاکیدی خود را نخواهد داشت بلکه باید به نحوی به عنوان مفعول به فعل خود مرتبط شود.

4-كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرا(7 لقمان)

گويى كه در هر دو گوشش سنگينى است.

5-يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُون(79 قصص)

گفتند: اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده براى ما بود

6-وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبا(63 احزاب)

و چه مى‏دانى، شايد قيامت نزديك باشد

7-ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون(56 بقره)

سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم، شايد شما سپاس گزاري کنید.

8- وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُون(73 نمل)

و لكن بيشترشان سپاس نمى‏گزارند.

توضیح :چنان چه ملاحظه می کنید جمله ای که بعد از هر یک از این حروف آمده است بدون این حروف هم قابلیت ترجمه ی کامل را دارد بنابراین می توان گفت از جهت ترجمه ،این حروف کاملا از عبارات قبل و بعد خود مستقل هستند.

*«کان-لیس- أصبح-لایزال…کاد-عسی…» که فعل هستند و مثل سایر افعال صرف می شوند وبرخی از آنها شکل مضارع و امر را هم دارند و ضمیری که در صرف، با آن ها همراه است اسم آنها محسوب می شود نه فاعل آنها. البته فعل «کان» و صیغه های مختلف آن اگر با یک فعل مضارع همراه شده باشد در این صورت با تأثیری که در معنا و زمان فعل مضارع ایجاد می کند به همراه فعل مضارع ترجمه می شود و در غیر این مورد بین اسم و خبری که بعد از آن آمده است ارتباط برقرا می کند و معمولا به صورت«بود» و«است» ترجمه می شود.

1-فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِين(34 بقره)

همه سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد و تكبّر ورزيد و او از كافران بود

2-فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِين(16 بقره)

از اين رو بازرگانيشان سود نكرد و راه‏يافتگان نبودند.

3-وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِم(117 مائده)

مادامى كه در ميان آنها بودم بر آنها گواه بودم

4-وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون(57 بقره)

و آنها بر ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏كردند.

5-قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلام(40 آل عمران)

گفت: پروردگارا، چگونه براى من پسرى خواهد بود

6-كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا(82 مریم)

چنين نيست، به زودى آن خدايان پرستش آنها را انكار خواهند كرد و ضدّ و دشمن آنها خواهند بود

توضیح: در دو آیه ای که می بینید فعل مضارع با «خواهد» ترجمه شده است به این جهت است که فعل مضارع گاهی بر زمان حال و گاهی بر زمان آینده دلالت دارد و در این دو آیه زمان آینده را می رساند.

7-لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُم(198 بقره)

بر شما گناهى نيست كه از پروردگارتان فضل و روزى طلبيد.

8-قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَيْ‏ء(113 بقره)

و يهوديان گفتند: نصرانى‏ها بر مذهب حقى نيستند

9-وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‏ فارِغاً (10 قصص)

و قلب مادر موسى تهى گشت(گردید)

10-قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِين(102 مائده)

البته گروهى پيش از شما نيز اين چيزها را پرسيدند، سپس بدان كافر گردیدند

11-لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ (110 توبه)

همواره آن بنايشان كه ساخته‏اند مايه شك و ترديد و فزونى نفاق در دل‏هاى آنهاست

12-وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِين(118 هود)

و اگر پروردگارت اراده حتمى مى‏كرد،همه مردم را يك امت قرار مى‏داد و آنها همواره در اختلافند

13-يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُم(20 بقره)

نزديك است كه آن برق جهنده، روشنى چشمانشان را بربايد

14-فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثا(78 نساء)

و چيست اين قوم نادان را كه از فهم سخن دورند(نزدیک نیستند)

15-يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُه(17 ابراهیم)

جرعه جرعه مياشامد آنرا و نزديك نباشد كه فرو بردش بآسانى.

16-فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُم(99 نساء)

پس آنها هستند كه اميد است خداوند از آنان در گذرد.

17-فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُم(22 محمد)

پس آيا انتظار ‏داريد كه اگر سرپرست امور مردم شديد، در زمين تباهى كنيد و از خويشاوندانتان ببريد

نکته : افعال ناقصه بیش از این تعداد هستند ولی همین مواردی که نام برده شد در قرآن به کار رفته است.

تمرین : در صفحه ای از قران نواسخ را بررسی کرده و جملاتی که در آن ها از نواسخ استفاده شده است را ترجمه کنید

یادآوری در قالب عبارات قرآنی

صفحه ای از قرآن کریم برای شما مورد تفکیک قرارمی گیرد تا شما با نحوه ی تفکیک کلمات و جملات آشنا شده و نحوه ی ترجمه و درک مفهوم آن ها آشنا شوید. مانند آیه ی اول در سایر آیات نیزبر اساس تفکیک انجام شده و ترجمه هایی که پیش رو دارید در انتهای هر آیه ترجمه ای کامل و روان برای آیه بنویسید و سپس با ترجمه ی کتاب تطبیق دهید.

سوره نور(آیات 1-10)

*سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (1)

افعال:أَنْزَلْنا(نازل کردیم)-فَرَضْنا(واجب کردیم)-تَذَكَّرُونَ (متذکر شوید)

اسم ها:سُورَةٌ (سوره ای)-آياتٍ(نشانه هایی) - بَيِّناتٍ (روشن)

حروف:لَعَلَّ(شاید)-في(در)

ضمایر:ها (او-آن)-كُمْ (شما)

جمله فعلیه:أَنْزَلْناها(آن را نازل کردیم)-فَرَضْناها(آن را واجب کردیم)-أَنْزَلْنا فيها آياتٍ بَيِّناتٍ (در آن نشانه های روشنی را نازل کردیم)

جمله اسمیه:سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها ( سوره‏اى است كه ما آن را فرو فرستاديم و آن را واجب كرديم)- لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (شاید که شما متذکر شوید)

ترجمه :این سوره‏اى است كه ما آن را فرو فرستاديم و آن را واجب كرديم و در آن آيات و دلايل روشنى نازل كرديم، شاید شما متذكر شويد

مفهوم:این، سوره ای است که ما آن را برای شما از مقامی بالا فرو فرستاده ایم و عمل به محتوای آن را بر شما واجب کردیم و دراین آیات قرآن، دلایل روشنی قراردادیم به این امید که شما متذکر شوید .(منظور از این امید، امیدی که خدا به متذکر شدن بندگان داشته باشد نیست چون خداوند عالم به غیب است و امید در کسی صدق می کند که نسبت به آینده جاهل باشد. پس اگر خداى سبحان هم مى‏فرمايد «اميد است چنين و چنان شود»، نه از اين جهت است كه خود او اميد دارد، بلكه به اين جهت است كه مخاطب و يا شنونده اميدوار شود. )

*الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ (2)

افعال:فَاجْلِدُوا(تازيانه بزنيد)-وَ لا تَأْخُذْ(نباید بگیرد)- كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ(ایمان داشتیه باشید)-وَ لْيَشْهَدْ (باید گواه باشد)

اسم ها:الزَّانِيَةُ(زن زناكار)- الزَّاني‏(مرد زناكار)-كُلَّ واحِدٍ(هر يك)-مِائَةَ جَلْدَةٍ(صد تازيانه )- رَأْفَةٌ(عطوفت) -دينِ اللَّهِ(دين خدا ) -الْيَوْمِ الْآخِرِ(روز قیامت)- عَذابَهُما(عذاب آن دو)-طائِفَةٌ(گروهى )-الْمُؤْمِنينَ(مؤمنین)

حروف:مِنْ(از)-في(در) - إِنْ (اگر)

ضمایر:هُما(آن دو)-كُمْ(شما)

جمله فعلیه :فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ(به هریک از آن دو صد تازیانه بزنید) -وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ (در اجرای دین خدا عطوفت نباید شما را بگیرد)-إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ(اگر به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشید)-وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ (و باید عذاب آن دو را گروهی از مؤمنین شاهد باشند)

جمله اسمیه:الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ (زن زناکار و مرد زناکار، باید به هریک از آن دو صد تازیانه بزنید)

ترجمه:

مفهوم:

*الزَّاني‏ لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ (3)

افعال:لا يَنْكِحُ(به همسری نمی گیرد) –حُرِّمَ(حرام شده است)

اسم ها:الزَّاني‏ -زانِيَةً(زن زناکار)-مُشْرِكَةً(زن مشرک)-زانٍ(مرد زناکار)- مُشْرِكٌ (مرد مشرک)-ذلِكَ (آن)

حروف:عَلَى(بر) –إِلاَّ(به جز)- أَوْ (یا)

ضمایر:ها (آن-او)

جمله فعلیه :لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً (به همسری نمی تواند نمی گیرد مگر زن زناکار یا زن مشرک را)- لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ(او را به همسری نمی تواند بگیرد مگر مرد زناکار یا مر مشرک)- وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ (و این امر بر مؤمنین حرام شده است)

جمله اسمیه:الزَّاني‏ لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً (مرد زناکار نمی تواند به جر زن زناکار یا زن مشرک را به همسری بگیرد)-الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ (زن زنا کار را نمی تواند به همسری بگیرد مگر مرد زناکار یا مرد مشرک)

ترجمه:

مفهوم:

*وَالَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (4)

افعال:يَرْمُونَ(نسبت زنا می دهند)-لَمْ يَأْتُوا بِ(نیا وردند)-فَاجْلِدُوا(تازیانه بزنید)-لا تَقْبَلُوا(قبول نکنید)

اسم ها:الَّذينَ (کسانی که)-الْمُحْصَناتِ(زنان پاکدامن) -أَرْبَعَةِ شُهَداءَ(چهارشاهد) -ثَمانينَ جَلْدَةً(هشتاد تازیانه) –شَهادَةً(شهادت)-أَبَداً(هرگز) –أُولئِكَ(آن ها) –الْفاسِقُونَ(خارج شدگان از دین)

حروف:ثُمَّ(سپس)-لَ(برای)

ضمایر:هُمْ(آن ها)

جمله فعلیه :يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ(به زنان پاکدامن نسبت زنا می دهند) -لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ( چهار شاهد نیاوردند) -فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً (به آن ها هشتاد تازیانه بزنید)-لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً(از آن ها هرگز شهادتی را  قبول نکنید)

جمله اسمیه:وَالَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً (و کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا می دهند سپس چها شاهد نیاوردند باید به آن ها هشتاد تازیانه بزنید)-أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (آن ها همان فاسقان هستند)

ترجمه:

مفهوم:

*إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (5)

افعال:تابُوا(توبه کردند) –أَصْلَحُوا(اصلاح کردند)

اسم ها:الَّذينَ(کسانی که) –بَعْدِ ذلِكَ(بعد از آن)-غَفُورٌ(آمرزنده)-رَحيمٌ(مهربان)

حروف:إِلاَّ(به جز)-مِنْ(از)-إِنَّ (بدرستیکه)

ضمایر:—

جمله فعلیه :تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ(بعد از آن توبه کردند ) –أَصْلَحُوا(عملشان را اصلاح کردند)

جمله اسمیه:فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (پس بدرستیکه خداوند آمرزنده ی مهربان است)

ترجمه:

مفهوم:

*وَ الَّذينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقينَ (6)

افعال: يَرْمُونَ(نسبت زنا می دهند) -وَ لَمْ يَكُنْ(و نباشد)

اسم ها: الَّذينَ(کسانی که) - أَزْواجَهُمْ (همسرانشان)–شُهَداءُ(گواهان)- أَنْفُسُهُمْ(خودشان) –شَهادَةُ(شهادت)-أَحَدِهِمْ (یکی از آن ها)-أَرْبَعُ شَهاداتٍ(چهار شاهد زن) -الصَّادِقينَ (راست گویان)

حروف: لَ(برای)-إِلاَّ(به جز)-مِن(از)

ضمایر:هُمْ(آن ها)

جمله فعلیه :يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ (به هسرانشان نسبت زنا می دهند)

جمله اسمیه:لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُمْ(برای آن ها به جز خودشان شاهدی نباشد)-فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ(شهادت دادن یکی از آن ها معادل است با چهار مرتبه خدا را شاهد گرفتن) -إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقينَ(بدرستیکه او از راستگویان است) -وَ الَّذينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ (و کسانی که به همسرانشان نسبت زنا می دهند و به جز خودشان شاهد دیگری ندارند،در این صورت شهادت یکی از آن ها معادل چهار مرتبه خدا را شاهد گرفتن)

ترجمه:

مفهوم:

*وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبينَ (7)

افعال:كانَ(بود)

اسم ها:الْخامِسَةُ (پنجمین نفر)-لَعْنَتَ اللَّهِ(لعنت خدا) -الْكاذِبينَ (دروغ گویان)

حروف: أَنَّ(بدرستیکه) –عَلَی(بر)-مِن(از) –إن(اگر)

ضمایر:هِ(او-آن)

جمله فعلیه :—-

جمله اسمیه:وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ(و اما پنجمین نفر مورد لعنت خداست)-أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ(بدرستیکه لعنت خدا بر او است) -إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبينَ (اگر از دروغ گویان باشد)

ترجمه:

مفهوم:

*وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبينَ (8)

افعال:وَ يَدْرَؤُا (دفع می کنند)-أَنْ تَشْهَدَ (اینکه شهادن بدهد)

اسم ها: الْعَذابَ(عذاب) -أَرْبَعَ شَهاداتٍ (چهار مرتبه خدا را شاهد گرفتن)- الْكاذِبينَ(دروغ گویان)

حروف:عَنْ(از)-إِنَّ(بدرستیکه)-مِن(از)

ضمایر:هَا (او-آن)-هُ (او-آن)

جمله فعلیه :يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ (چهار مرتبه خدا را شاهد گرفتن ، عذاب را از او دفع می کند)-أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ (چهر مرتبه خدا را شاهد گرفتن)

جمله اسمیه:إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبينَ (بدرستیکه او از دروغ گویان است)

ترجمه:

*وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقينَ (9)

افعال:كانَ(باشد)

اسم ها:الْخامِسَةَ(پنجمین نفر)-غَضَبَ اللَّهِ (خشم خدا)-الصَّادِقينَ(راستگویان)

حروف:أَنَّ (بدرستیکه)–عَلَی(بر)-إِنْ(اگر)- مِن(از)

ضمایر:ها (او-آن)

جمله فعلیه :—-

جمله اسمیه:وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها (و پنجمین نفر همانا غضب خدا بر اوست)-إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقينَ (اگر از راستگویان باشد)

ترجمه:

مفهوم:

*وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكيمٌ (10)

افعال:—-

اسم ها:فَضْلُ اللَّهِ(فضل خدا) -رَحْمَتُهُ (رحمت او)-تَوَّابٌ(بسیار توبه پذیر) – حَكيمٌ(دارای حکمت)

حروف:لَوْ لا(اگر نبود) –عَلَی(بر)

ضمایر:كُمْ(شما)-هُ(او-آن)

جمله فعلیه :—

جمله اسمیه:أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكيمٌ (بدرستیکه خدا بسیار توبه پذیر دارای حکمت است)-وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكيمٌ (و اگر فضل و رحمت خدا نبود ….و بدرستیکه خدا بسیار توبه پذیر و دارای حکمت است)

ترجمه آیه :و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود (شما به عذاب گرفتار می شدید) و خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است

مفهوم آیه :به جهت فضل و رحمت خدا بر شما است که مورد بخشش قرار می گیرید و گرنه مستحق عذاب هستید ولیکن خدا چون توبه پذیری اش بی نهایت است و مهربانی اش بی نهایت است شما را مورد لطف خود قرار داده و می بخشاید.

ملحقات

نکات لازم در ترجمه و مفاهیم

ترجمه ی جمله های اسمیه:

وقتی جمله ای داریم که در آن فعلی وجود ندارد در تکمیل ترجمه ی کلمات آن جمله خودمان فعل های (است ، بود، شد و….) را اضافه می کنیم.چنین جمله هایی در عربی جمله ی اسمیه هستند که در زبان عربی به فعل نیاز ندارند اما ما وقتی در فارسی آن ها را ترجمه می کنیم باید برای ترجمه ی آن فعل بیاوریم.مثلا :

«هو ربی» یعنی «او پروردگار من است.»

«محمد رسول الله» یعنی «محمد فرستاده ی خدا است.»

ترجمه ی الف و لام(ال):

در برخی کلمات از( الف و لام ) معنای عمومیت استفاده می شود و این مسئله باید در ترجمه لحاظ شود مثلا :

«الحمدلله» یعنی «همه ی حمد مخصوص خداوند است.»

«له الحمد» یعنی «همه ی حمد برای خداوند است»

فعل «کان» در لغت به معنای « بود »می باشد اما در هر جایی این معنی را نمی دهد .در بعضی موارد به معنی «است» ترجمه می شود .و در مواردی هم باعث تغییر زمان فعل مضارع می شود .مثلا:

«و کان الله غفورا رحیما» یعنی «و خداوند آمرزنده ی مهربان است» همان طور که می بینید در این جا نمی توانیم بگوییم «خداوند آمرزنده ی مهربان بود» به همین جهت «کان» را  «است » ترجمه می کنیم.

«جزاء بما کانو یعملون» یعنی «جزایی است به سبب آن چه که انجام می دادید» کلمه ی «کان » ترجمه ی فعل مضارع را که به معنی «انجام می دهند» بوده است را به ماضی استمراری تبدیل کرده و به صورت «انجام می دادید » ترجمه شده است.

کلمه «هو» در اصل به معنی «او»  است ولی اگر بین دو کلمه ی معرفه قرار گیرد دیگر این ترجمه برای آن استفاده نمی شود بلکه باید به معنای «همان» ترجمه شود که به این صورت معنای تاکیدی از آن فهمیده می شود.مثلا:

«فالله هوالولی» یعنی «خداوند همان سرپرست من است »

«اولئک هم المفلحون » یعنی « آن ها همان رستگارانند»

کلمه «لا » وقتی با «ل» بیاید به معنای نداشتن ترجمه می شود .مثلا:

«لا علم لنا» به جای اینکه در ترجمه بگوییم«نیست علمی برای ما» می گوییم:«ما علمی نداریم»

وقتی فعل «قال» به همراه حرف «ل » می آید حرف «ل» دیگر معنای برای نمی دهد بلکه «به » ترجمه می شود.مثلا:

«و قال لهم نبیهم» یعنی «پیامبر آنها به آن ها گفت»

در ترجمه کلمه «انما» به معنای «فقط» این نکته باید رعایت شود که اگر جمله ای با «انما» شروع شود در ترجمه ی آن جمله اول ترجمه ی کلمه ی بعد از «انما» را می آوریم و سپس «انما» را ترجمه می کنیم مثلا:

«انما الهکم الله » یعنی « معبود شما فقط الله است»

«قل انما الایات عندالله» یعنی «بگو نشانه ها فقط نزد خداوند است.»

«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» یعنی« سرپرست شما فقط خدا و رسول او و مومنان هستند»

در ترجمه ی کلمه ی «من» باید توجه داشته باشیم که هر چندد معنا یاصلی آن «از » می باشد اما در مواردی درد این ترجمه دخل و تصرفی باید صورت گیرد مثلا وقتی این حرف قبل ار کلمه ای که بر خداوند دلالت دارد بیاید باید به معنای «از جانب »ترجمه شود و وقتی قبل از کلمه ی «ناس » بیاید باید به معنی «بعضی از» ترجمه شود.مثلا:

«مغفره من الله» یعنی « آمرزشی از جانب خداوند»

«مغفره من ربهم» یعنی «آمرزشی از جانب پروردگارشان»

« و من الناس من یقول آمنا» یعنی «بعضی از مردم گفتند که ما ایمان آوردیم»

«و ان کثیرا من الناس عن آیاتنا لغافلون» یعنی «بسیاری از مردم از آیات ما غافلند» در اینجا چون قبل از کلمه ی «من» کلمه  ی«کثیرا» آمده همان معنای «از» را برای ترجمه ی «من» می آوریم.

در ترجمه کلمه «جمیع» به معنای «همه» که معمولا در آخر جمله می آید باید توجه کنیم که ترجمه ی این کلمه قبل از آخرین کلمه ی جمله باید بیاید مثلا

«قل لله الامر جمیعا» یعنی «بگو همه امور برای خداوند است»

«انی رسول الله الیکم جمیعا » یعنی «من فرستاده خدا به سوی همه ی شما هستم»

در ترجمه ی «إن» اگر این کلمه بر سر فعل وارد شده بود شرط است و اگر معنی می شود اما اگر در ادامه اش کلمه ی إلا را دیدیم این کلمه حرف نفی است و «نیست» ترجمه می شود.مثلا:

«إن هذا إلا سحر مبین» یعنی «این جز سحر آشکار نیست»

«إن کنتم تعلمون» یعنی «اگر می دانستید»

در بعضی کلمات علامت کسره ای که در آخر کلمه است نشان می دهد که باید در ترجمه کلمه ی «من» را بیاوریم مثلا در کلمه ای که بعد از حرف ندای «یا » می آید کسره نشانه ی این است که باید کلمه را با «من» ترجمه کنیم .مثلا: «یا قوم اعبدوالله»  یعنی « ای قوم من خدا را عبادت کنید»

همچنین در دنباله ی برخی فعل های امر یک نون کسره دار می آید که آن هم نشان می دهد که باید کلمه ی «من » را در ترجمه بیاوریم .مثلا :«انا ربکم فاعبدون» یعنی  «من پروردگار شما هستم  پس من را عبادت کنید»

«فاتقوالله و اطیعون» یعنی «تقوای خدا را پیشه کنید و ازمن اطاعت کنید»

برخی ضمایر هستند که اصلا ترجمه نمی شوند بلکه حضور آن ها در جمله برای تاکید است یا به عبارتی برای جلب توجه مخاطب به مطلبی است که در ادامه قرار است بیاید.این ها در اصطلاح قواعد عربی ضمیر شان نام دارند مثلا:

«قل هوالله احد» یعنی « بگو خدا یکی است» چنان چه می بینید ضمیر«هو» اصلا ترجمه نشد.

در ترجمه ی حرف « واو» باید دقت کنیم که اگر کلمه ی بعد از این حرف کسره داشت و در آغاز کلام هم بود این «واو» را به صورت قسم ترجمه کنیم.مثلا:

«والقرآن الحکیم» یعنی «قسم به قرآن با حکمت»

«والتین  و الزیتون» یعنی «قسم به انجیر و زیتون»

در ترجمه ی افعال مختلف با حروف جر متعدد ممکن است ترجمه های متفاوتی لازم باشد یکی از آن فعل ها فعل«تاب» می باشد که با حرف «الی» به معنی توبه کردن بنده به درگاه خداوند است و اگر با حرف «علی » بیاید به معنی پذیرش توبه از جانب خداوند است.مثلا:

« یا قوم انکم ظلمتم انفسکم باتخاذکم العجل فتوبوا الی بارئکم »

ای قوم من شما به سبب گوساله پرستی تان به خودتان ظلم کردید  پس به سوی پروردگارتان توبه کنید.

«ذلکم خیر لکم عند بارئکم فتاب علیکم»

آن برای شما نزد پروردگارتان بهتر است پس توبه ی شما را می پذیرد.

خاتمه

با توجه به گستردگی زبان عربی قطعا نکات بیشتری قابل ذکر است اما به همین 14 مورد بسنده می کنیم و انتظار داریم که مدرس محترم با قدرت و تسلطی که بر ترجمه ی زبان عربی دارد همزمان با ترجمه ی آیات قرآن نکات بیشتری را به قرآن آموزان آموزش دهد.

نظر دهید »
بگو یا حسین
ارسال شده در 9 آذر 1394 توسط جانان در آموزش قرآن
بگو یا حسین

وقتی سیلی خوردی بگو یا زهرا….

وقتی دست هاتو بستند بگو یا علی…..

وقتی بی یاور شدی بگو یا حسن….

وقتی تشنه شدی بگو یا حسین…..

وقتی شرمنده شدی بگو یا عباس……

اما اگر تشنه شدی .شرمنده شدی .بی باور شدی.دست هاتو بستند .سیلی خوردی….آروم بگو امان از دل زینب

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 24

آخرین مطالب

  • #مدرک حفظ قرآن
  • #ترجمه قرآن، استاد محمد علی انصاری
  • #مطالبه
  • آموزش قرآن کودکان تا بزرگسال
  • آموزش حضوری و مجازی قرآن کودکان تا بزرگسال
  • مسابقه خانوادگی
  • آموزش تدبر
  • کلاس تدبر
  • انگیزشی
  • مدرسه مجازی حفظ قرآن

آخرین نظرات

  • گل نرگس در گام سوم : مد
  • . در شیوه حفظ قرآن
  • Alma  
    • alma
    در آموزش حفظ_از کجا حفظ قران را شروع کنیم۲۹
  • میثم در آموزش قرآن
  • Hosain در ارائه طرح درس آموزش غیر حضوری قرآن
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در غیبت کردن
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در بخش چهارم:تجوید تکمیلی
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در گام سوم : مد
  • ...  
    • ...
    در اجابت دعا
  • یک بنده ی خدا در شیوه حفظ قرآن
  • کتابسرای خاتم در شهید احمد کاظمی
  • یاس کبود  
    • یاس کبود
    در یا صاحب الزمان
  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم  
    • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
    در مقاله تربیت قرآنی
  • پایگاه پویش در نحوست صفر

Recent photos

کتاب آموزشی حفظ و ترجمه و تجوید قرآنسلام علی آل یاسینبگو یا حسین
محرم آمد و شرمند ه هستیمحدیث روز (رضایت شوهر از زن)خواب کربلا
شهید احمد کاظمیبدون شرحدل نوشته ای با امام رضا

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".

تبلییغات

آموزش رایگان قرآن در تمامی رشته ها .تماس با 09127753488
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آموزش قرآن

«زکات علم نشر آن است » حرف دل ، حرف حساب و آموزش های قرآنی هدف این وبلاگ است منتظر نظرات سازنده دوستان و خوانندگان گرامی هستم .آدرس ایمیل من : jannan.j55@gmail.com
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

Random photo

بدون شرح

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نور الدین

کاربران تصادفی

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی

اوقات شرعی

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان